انجمن انیاک

نسخه‌ی کامل: بازم جوک
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﭘﺎﺭﮎ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﯾﮑﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﺩﺭ ﻣﯿﺰﻧﻪ..... ﺑﻌﺪ
ﺍﺯ 10 ﺛﺎﻧﯿﻪ ﮔﻔﺖ : ﺳﻼﻡ ﭼﻄﻮﺭﯼ؟
ﻣﻨﻢ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺯﺩﻩ ﮔﻔﺘﻢ: ﺧﻮﺑﻢ ﻣﺮﺳﯽ!
ﮔﻔﺖ: ﭼﯿﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﺩﻡ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ؟ !؟
... ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﻔﺖ : ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﺍﻻﻥ ﺑﯿﺎ ﺍﻭﻧﺠﺎ؟
ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪﻡ ﮔﻔﺘﻢ: ﻧﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺭﻡ
ﯾﻬﻮ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﯿﮕﻪ ":ﻣﻦ ﺑﻌﺪﺍ ﺑﻬﺖ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻢ . ﺍﻻﻥ ﯾﻪ
ﺩﯾﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﺗﻮ ﺩﺳﺸﻮﯾﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﺟﻮﺍﺏ ﺳﻮﺍﻻﯼ ﻣﻨﻮﻣﯿﺪﻩ
--
طرف داشت با یکی دیگه جر وبحث میکرد...
برگشت به من گفت: بیا تو باهاش حرف بزن.این زبون آدمیزاد نمیفهمه!!!!!
الان من نفهمیدم به من فحش داد یا به اون؟؟؟
--
وقتی بچه بودیم زنگ یه خونه رو که میزدیم در نمیرفتیم،وامیستادیم تاصاحبخونه در رو باز کنه بعد قدم زنان از جلوش رد میشدیم!
اونم محاسبه میکرد با خودش میگفت:کسی که زنگ رو زده الان رسیده سر کوچه پس اینا نیستن!!
از همون طفولیت علم فیزیکمون خوب بود
--
یک روزحضرت موسی به رود نیل میرسه و عصا رو میزنه به آب...
نیل میگه:برای ورود به بخش معجزه ابتدا عضو شوید...
--
خدایا یا پول بده یا اگه پول ندادی عقل درستو حسابی هم نده که شاد باشیم حداقل
لینک مرجع