انجمن انیاک
چه كسي از مهاجرت نفع مي‌برد؟ - جادوی مهاجران - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن انیاک (http://forum.learninweb.com)
+-- انجمن: اخبار و تازه ها (/forumdisplay.php?fid=9)
+--- انجمن: حوادث و اخبار دیگر (/forumdisplay.php?fid=19)
+--- موضوع: چه كسي از مهاجرت نفع مي‌برد؟ - جادوی مهاجران (/showthread.php?tid=153)



چه كسي از مهاجرت نفع مي‌برد؟ - جادوی مهاجران - learninweb - 12-05-2011 06:51 AM

چه كسي از مهاجرت نفع مي‌برد؟
جادوی مهاجران
مترجم: امين گنجي
منبع: اکونومیست
زمانه خوبی برای خارجی‌بودن نیست. در اروپا احزابی که نگاه خصمانه نسبت به مهاجران دارند در حال قدرت گرفتن هستند.

حتی بریتانیا هم این هفته به‌خاطر سهل‌انگاری‌های پیش‌آمده در کنترل مرزهایش عصبانی بود. در آمریکا، باراک اوباما نتوانسته است به وعده خود مبنی بر اصلاح وضعیت مهاجران و قوانین مهاجرت عمل کند و کاندیداهای جمهوریخواه انتخابات ریاست‌جمهوری مایلند سیم‌خاردارهای برق‌دار در مرز خود با مکزیک نصب کنند و اصلا به آموزش کودکان متعلق به مهاجران غیرقانونی فکر هم نمی‌کنند. آمریکا دانشمندان خارجی را در دانشگاه‌هایش آموزش می‌دهد و سپس آنها را از کشور بیرون می‌اندازد؛ سیاستی که شهردار نیویورک آن را «خودکشی ملی» می‌خواند.
این تغییر رویکرد غیر لیبرال نسبت به مهاجرت تعجب‌آور نیست. این تغییر، حاصل رکود دوره‌ای اقتصاد و افزایش توامان فشار بر مرز کشورهای ثروتمند است، اما حکومت‌هایی که اکنون دارند موضوع بستن یا باز نگه‌داشتن درهای خود به روی مهاجران را سبک و سنگین می‌کنند، باید عاملی دیگر را در تصمیم‌گیری خود دخیل سازند: اهمیت اقتصادی فزاینده مهاجران و نقشی که آنها می‌توانند در رشد اقتصادی یک کشور ایفا کنند.

شبکه‌های قدیمی، ارتباطات جدید
شبکه‌های اقوام سرگردان در دنیای کهن ــ همچون پروتستان‌ها، اسکات‌ها، یهودی‌ها و بسیاری دیگر ــ همواره نیروی اقتصادی نیرومندی بوده است، اما ارزانی و آسانی مسافرت در دنیای مدرن، تعداد این شبکه‌ها را بسیار بیشتر از گذشته کرده است. هم‌اکنون 215 میلیون مهاجر نسل اولی در سرتاسر جهان وجود دارد: و این 3 درصد از کل جمعیت جهان است؛ به‌طوری که اگر آنها یک ملت بودند، کمی بزرگ‌تر از برزیل می‌شدند. تعداد چینی‌هایی که خارج از چین زندگی می‌کنند، از تعداد فرانسوی‌های داخل فرانسه بیشتر است. حدود 22 میلیون هندی در سرتاسر جهان پراکنده شده‌اند و اگرچه اجتماع‌هایی از گروه‌های قومیتی همواره در مکان‌های شگفت‌آور پیدا می‌شده‌اند ــ مثلا لبنانی در آفریقای غربی، ژاپنی در برزیل، ولزی در پاتاگونیا ــ اما در قرن گذشته افراد جدیدی به آنها پیوسته‌اند.
این شبکه‌های مبتنی بر خویشاوندی و زبان، انجام کسب و کار در ورای مرزها را آسان‌تر می‌سازند. این شبکه‌ها به سیلان اطلاعات سرعت می‌بخشند: یک تاجر چینی در اندونزی یک حفره در بازار مثلا برای چترهای ارزان‌قیمت تشخیص می‌دهد و سپس موضوع را با پسرعمویش در پکن در میان می‌گذارد، زیرا دوست این پسرعمو کارخانه چترسازی دارد. روابط خویشاوندی به پرورش اعتماد و اطمینان می‌انجامند، بنابراین آنان می‌توانند معامله را برقرار کنند و چترها را پیش از به پایان رسیدن فصل باران به جاکارتا برسانند.
اعتماد و اطمینان، به خصوص در بازارهای نوظهور و جایی که حکمرانی قانون ضعیف است، اهمیت بسیاری دارد و البته دانش نسبت به فرهنگ محلی نیز مهم است. به همین خاطر است که این میزان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در چین هنوز از خلال چینی‌های مقیم خارج از کشور صورت می‌پذیرد و ارتباطات مدرن این شبکه‌ها را به ابزار بسیار قدرتمندی جهت کسب و کار بدل می‌سازد.
مهاجران به نشر ایده‌ها نیز کمک می‌کنند. اغلب ذهن‌های درخشان جهان نوظهور در دانشگاه‌های غربی تحصیل کرده‌اند. تعدادی رو به افزایشی از آنها به کشورهای خویش باز می‌گردند و دانشی را که در غرب کسب کرده‌اند، به خانه می‌برند. آنها علاوه بر آن با دوستان و همکاران سابق خود در غرب ارتباطاتشان را حفظ می‌کنند و این تاثیر زیادی دارد. برای مثال، دانشمندان کامپیوتر هندی در بانگالور [محله‌ای که شرکت‌های مهم تکنولوژی‌های کامپیوتری و دیجیتال هند در آن به سر می‌برند] دائما در حال تبادل ایده با دوستان هندی‌شان در سیلیکون والی هستند. صنعت تکنولوژی چین از «لاک‌پشت‌های دریایی» [اصطلاحی برای اشاره به آن دسته از چینی‌ها که خارج از کشور زیسته و دوباره به چین بازگشته‌اند] مملو شده است.
مهاجران پول را نیز توزیع می‌کنند
مهاجرانی که به کشورهای ثروتمند می‌روند، هم برای خانواده‌هایشان پول می‌فرستند و هم به فعالیت شرکت‌های کشور میزبان در کشور خود کمک می‌کنند. پژوهشی صورت‌گرفته در دانشکده کسب و کار هاروارد نشان می‌دهد که کمپانی‌های آمریکایی با تعداد زیادی کارمند از مهاجران چینی، راحت‌تر می‌توانند در چین به فعالیت بپردازند.
بعید است این استدلال‌ها بتواند گرایش خصمانه نسبت به مهاجران در کشورهای ثروتمند را تحت‌تاثیر قرار دهد. خشم علیه مهاجران عمدتا بر دو انگاره مبتنی است (که دست بر قضا وجود هر یک متقابلا مستلزم رد دیگری است): یکم اینکه مهاجران بسیاری خواستار خدمات رفاهی هستند و باری بر دوش هزینه‌های عمومی می‌شوند و دوم به این خاطر که آنها برای کارهای دشوارتر مزد کمتری می‌گیرند.
نخستین دلیل ذکر شده عموما درست نیست (برای مثال، در بریتانیا مهاجران درخواست‌های کمتری از خود بریتانیایی‌ها دارند) و دلیل دوم نیز به دشواری قابل قبول است. اگرچه برخی بررسی‌ها می‌گویند رقابت از سوی کارگران عادی و غیرمتخصص مهاجر منجر به کاهش قیمت نیروی کار غیرمتخصص در بازار کار می‌شود، اما بررسی‌های دیگر این اثر را بسیار ناچیز یا اساسا بی‌اهمیت دانسته‌اند.
همچنین نمی‌توان تاثیرمهاجرت بر رشد کلی را به درستی تشخیص داد. آن هم به این دلیل که جمع‌زدن تاثیرات مختلف آن بسیار دشوار است. با این وجود، دلایل بسیار خوبی وجود دارد تا باور کنیم تاثیر آنها مثبت است. مهاجران عموما سختکوش و نوآور هستند و این خصیصه‌های آنها به رشد قابلیت تولید و بهبود فعالیت شرکت می‌انجامد. یکی از مطالعات اخیر دانشگاه دوک نشان می‌دهد اگرچه مهاجران یک‌هشتم جمعیت آمریکا را تشکیل می‌دهند، ولی با این وجود یک‌چهارم شرکت‌های مهندسی و تکنولوژیک این کشور را بنیان گذاشته‌اند و در نهایت نیز این شبکه‌های مهاجران با متصل‌کردن غرب به بازارهای نوظهور، به کشورهای ثروتمند کمک می‌کند تا با اقتصادهای دارای رشد سریع چفت شوند.
بنابراین به احتمال زیاد کشورهای ثروتمند از سیاست‌های سهل‌گیرانه‌تر نسبت به مهاجران سود خواهند کرد و هراس کشورهای فقیرتر از «فرار مغزها» نیز برطرف خواهد شد. دورنمای بهتر کار در خارج افراد بیشتری را به فراگرفتن مهارت‌های ارزشمند تشویق خواهد کرد که همه آنها امکان مهاجرت را نخواهند یافت. از سوی دیگر، مهاجران دارای مهارت و مشغول کار در خارج به خانه‌های خویش پول می‌فرستند و اغلب نیز برای تاسیس کسب‌و‌کارهای جدید به کشورهای خویش بازمی‌گردند. بر اساس یکی از پژوهش‌های انجام‌شده، اگر چه کشورهای فقیر بر اثر فرار مغزها بیش از 20 درصد فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های خویش را از کف می‌دهند، اما فرار مغزها کشورهای فقیر را ثروتمندتر می‌سازد.
هم دولت و هم کسب‌وکار به خاطر نشر ایده‌ها از خلال شبکه‌های مهاجران نفع می‌برند. هندی‌های تحصیلکرده خارج از جمله نخست‌وزیر مانموهان سینگ (فارغ‌التحصیل آکسفورد و کمبریج) و همکارش مونتک اهلوالیا (فارغ‌التحصیل آکسفورد) نقش بزرگی در انجام اصلاحات اقتصادی اوایل دهه 1990 در هندوستان ایفا کرده‌اند. درهفته گذشته حدود 500000 نفر از چینی‌ها خارج تحصیل کرده‌اند و به این کشور بازگشته‌اند و اغلب بر صندلی‌های اتاق‌های فکر چین تکیه زده‌اند و رتبه‌شان در حزب کمونیست به سرعت بالا می‌رود و تعداد اندکی از این لاک‌پشت‌های دریایی آشکارا به مطالبه دموکراسی می‌پردازند. آنها می‌دانند که دموکراسی جاهای دیگر خیلی تمیزتر، بهتر و باثبات‌‌تر از چین در حال اجرا است.
تمایل جهان پیرتر به بستن مرزها قابل فهم و در عین حال بسیار خطرناک است. مهاجرت می‌تواند جوانان را به کشورهای پیرتر بکشاند و به چرخش ایده‌ها میان یک‌میلیون ذهن کمک کند. این اتفاق هم برای کسانی مناسب است که با چمدان‌ها و رویاهایشان سر می‌رسند و هم برای کسانی که باید پذیرای آنها در کشور خویش باشند.

منبع : روزنامه دنیای اقتصاد