ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
پــــَ نه پــــــَ - pa na pa - پس نه پس - پ نه پ - په نه په
10-24-2011, 06:27 AM (آخرین ویرایش در این ارسال: 10-24-2011 06:29 AM، توسط learninweb.)
ارسال: #1
پــــَ نه پــــــَ - pa na pa - پس نه پس - پ نه پ - په نه په
اب خونه قطع شده بود. بعد که وصل شد یه آب زرد از شیر میومد. می پرسه زنگ لوله هاست؟ پــــَ نه پــــــَ سازمان آب واسه عذرخواهی اولش آب پرتقال می فرسته

دانلود نرم افزار آموزشی
دانلود مستقیم - شبیه سازی شده - تعاملی - تصویری
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
10-24-2011, 06:41 PM
ارسال: #2
RE: پــــَ نه پــــــَ - pa na pa - پس نه پس - پ نه پ - په نه په
پدربزرگم فوت کرده، تو قبرستونیم. دوستم زنگ زده میگه: کجایی؟
میگم: قبرستون.
میگه: واسه چی؟
میگم: واسه پدر بزرگم.
میگه: اِ ، فوت کرد؟
ـــ پـَـ نه پـَـ ! تمرینی اومدیم مانور بدیم اگه یه وقت اتفاقی افتاد هول نشیم!

دانلود نرم افزار آموزشی
دانلود مستقیم - شبیه سازی شده - تعاملی - تصویری
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
10-24-2011, 08:01 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 10-24-2011 08:10 PM، توسط learninweb.)
ارسال: #3
RE: پــــَ نه پــــــَ - pa na pa - پس نه پس - پ نه پ - په نه په
به دوستم میگم نرم افزار آموزش ویندوز خریدم خیلی عالیه
میگه از انیاک خریدی ؟
پــــَ نه پــــــَ از ........ خریدم!
صبح داشتم تو پارک میدوییدم دوستم رسیده بهم میگه میدویی لاغر شی میگم پـَـــ نــه پـَـــ میخوام تو ورژن جدید بیگ میگ من جاش بازی کنم
رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربوني بين همسايه ها پخش ميكنم. يارو ميپرسه نذريه؟؟؟؟؟؟ ميگم پـَـــ نــه پـَـــ با خود گوسفنده مشكل داشتيم" كشتيمش
رفتم خونه دوستم ، درو باز کرده میگه اِ تویی؟! پـَـــ نــه پـَـــ مامانمه استتار کرده!!!
رفتم واسه استخدام, یارو میگه اومدی واسه استخدام؟ پـَـــ نــه پـَـــ اومدم ببینم کی استخدام می شه ازش شیرینی بگیرم!
تو خیابون با دوستم میرفتم یهو موتوری اومد کیفمو قاپید . دوستم گفت یعنی دزدید؟!! گفتم پ نه پ برد سیستم عاملشو عوض کنه و بیاد!!! پـَـــ نــه پـَـــ
تو خیابون دارم میرم یه خانومه از اون بالا یه سطل پرآب ریخته روسرم شدم عین موش آب کشیده میگه : وای!! ریختم رو شما؟ میگم: پـَـــ نــه پـَـــ ریختی رو آتیش عشقی که تو دلم برات روشن کرده بودم!

دانلود نرم افزار آموزشی
دانلود مستقیم - شبیه سازی شده - تعاملی - تصویری
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
11-06-2011, 11:56 PM
ارسال: #4
RE: پــــَ نه پــــــَ - pa na pa - پس نه پس - پ نه پ - په نه په
بسته سيگارمو گرفته که از توش سيگار برداره…ميگه اِ اِ اِ همين يه نَخه؟؟؟پـَـَـ نــه پـَـَـــ اين يه دونه چشم گذاشته,بقيه رفتن قايم شدن!

دانلود نرم افزار آموزشی
دانلود مستقیم - شبیه سازی شده - تعاملی - تصویری
مشاهده‌ی وب‌سایت کاربر یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
11-09-2011, 07:39 PM
ارسال: #5
RE: پــــَ نه پــــــَ - pa na pa - پس نه پس - پ نه پ - په نه په
رفتم ساعت سازی به یارو میگم ساعتم کار نمیکنه میپرسه یعنی درستش کنم ؟ پـَـــ نــه پـَـــ باهاش صحبت کن سر عقل بیاد برگرده سر کار

---------------

رفتم ساندويچ بخرم،يارو ميگه:ميخواي بخوري؟پ نه پ ميخوام بپوشم هركي منو ميبينه اشتهاش باز شه!

---------------

دارم جریان استیو جابز و ماجرای اختراع اپل رو برای بابام تعریف میکنم...بابام میگه اپل همین سیب گاز ده ست که رو کامپیوتره.. پـَـــ نــه پـَـــ این سیب همون سیبست که حوا گاز زده استیو هم دیده اسراف نشه.باقی سیبه رو ضمیمه لپتابش کرده!!!

-----------------

دراز کشیده بودم لب استخر ... دوستم میگه آفتاب می گیری؟ پـَـــ نــه پـَـــ با خورشید مسابقه گذاشتیم، هر کی دیرتر بخنده برندس


----------------

رفتم انشامو خوندم،معلمه اومده میگه:اینو به سبکه خودت نوشتی؟ پـَـــ نــه پـَـــ به سبک استیل البرز نوشتم!

----------------

ماشين رو بردم سرويس ، ميگم فـــيلترش هم بذار ، ميگه فيـــلتر هوا؟ پـَـــ نــه پـَـــ فيلتــر شکن بذار ماشين شبا بتونه بياد فيسبوک

------------------

رفتم پمپ بنزین به یارو میگم ۲۰ تا بزن. میگه ۲۰ لیتر؟ پـَـــ نــه پـَـــ ۲۰ تا قاشق چای خوری!!

-----------------

دارم باش اس بازی میکنم وسطش اس میده بیداری پـَـــ نــه پـَـــ عمم قبول زحمت کرده داره جام اس میده به تو گاگووووووووووووووول

-----------------

نگاه من به سالروز ازدواجم مانند نگاه گوسفندی است به روز عید قربان. پـَـــ نــه پـَـــ عید همگی دوستان پیشاپیش مبارک.

-----------------

جارو دستم بود داشتم میرفتم اتاقمو جارو بزنم ... عمه ام دید گفت داری میری جارو بزنی؟ پَـــ نَ پَـــ زنگ زدم بچه ها بیان قسمت ده هری پاتر رو بسازیم

------------------

با رفيقم وايساديم كنار اتوبان يه موتوري با صد تا سرعت از كنارمون رد شد. دوستم ميگه موتور بود ؟ پ نه پ ميگ ميگ بود

--------------------

اومده میگه اتفاقی افتاده داری گریه میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پـَـــ نــه پـَـــ دلم واسه گوسفندایی که فردا قراره کشته شن میسوزه دارم واسشون عزاداری میکنم..

از آجیل سفره ی عید چند پسته ی لال مانده است. آنها که لب گشودند خورده شدند.

آنها که لال مانده اند میشکنند. دندانساز راست میگفت: پسته لال ، سکوتش دندان

شکن است. ( حسین پناهی )
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
11-16-2011, 07:23 PM
ارسال: #6
RE: پــــَ نه پــــــَ - pa na pa - پس نه پس - پ نه پ - په نه په
رفتم ساندویچی، میگم آقا یه هات داگ با سس مخصوص بدین. میگه میل می کنید؟ میگم: بله، دستتون درد نکنه
(گشت مبارزه با فتنه پـَ نه پـَ ، واحد سیار غذاخوری ها و رستوران ها)



به بابام گفتم سوئیچ ماشینو بده ...... گفت : می خوای بری جایی؟ ... گفتم : بله پدر عزیزم
(ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ - واحد فرزند صالح)



به دوستم گفتم برو بالا نردبون چراغ و ببند گفت بچرخونمش؟میگم اگه سختت میشه تو بگیرش من نردبون و میچرخونم



رفتم خونه سالمندان عیادت پدربزرگم,مسئول اونجا میپرسه:شمام اومدین عیادت؟میگم نه خونه سالمندان طلبیده اومدیم زیارت



بچه داییم به دنیا اومده. همه خوشحال و اینا. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟میگم...اگه شما صلاح بدونین
(ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ – واحد احترام به بزرگتر)



رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟ گفتم بله اومدیم خون بدیم. شما هم بفرمایید بساط لودگی تون رو جای دیگه پهن کنید. یارو همون جا به گریه افتاد و ابراز پشیمونی کرد.
(ستاد مبارزه با فتنه پــَ نــَ پــَ - واحد نهی از منکر)



تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟میگم نون باشه بقیش مهم نیس



به مامانم میگم پول بده!!!میگه اونایی که دو روز پیش گرفتی چی شد؟؟نکنه همشو خرج کردی؟؟؟
تا اومدم بگم پـَـ ....زد تو دهنم,نذاشت حرف بزنم
من فقط میخواستم بگم پـَـَـس اندازشون کردم



ماه رمضونی 6 صبح رفتم تهران، 9 شب برگشتم خونه خسته و کوفته میپرسم مامان شام چی داریم؟
میگه گشنته ؟ چند ثانیه سکوت میکنم، چشامو میبندم و یه نفس عمیق میکشم . آروم و با طمانینه میگم : بله گشنمه
(ستاد مبارزه با فتنه پــَ نــَ پــَ - واحد کظم غیظ )



نوزاده تو بغل مامانش گریه میکرده مامانه میگه قربونت برم گرسنته؟
بچه هه به اذن خداوند میگه پَ نَ پَ دارم برای گرسنگان و زلزله زدگان سومالی گریه میکنم
(واحد نفوذی پ نه پ)



رفتم سوپری گفتم یک نوشابه زرد بدید
فروشنده گفت: منظورتون نوشابه پرتقالی که نارنجی رنگه؟
گفتم: بله، منظورم همون بود. ببخشید
(ستاد مبارزه با فتنه پـ نـ پـ واحد فرهنگ‌سازی به جای حاضر جوابی)



رفتم دستتشویی هی دارم در میزنم! میگه هاااان، دستشویی داری؟ پـَـــ نــه پـَـــ خواستم بگم آخریم مهلت ثبت نام جشنواره حساب های قرض الحسنه بانک صادراته، جا نمونی! طرف اومد بیرون گفت خاک بر سرتون کنن که فقط بلدین از این چرت و پرتا بگین
(کمیته مبارزه با فتنه پـَـــ نــه پـَـــ , ستاد سیار مستقر در توالت عمومی)



تو اتوبان داشتم لایی میکشیدم،یه زانتیا اومد گفت داری لایی بازی میکنی؟؟؟ گفتم: پــ نــ پـــ دارم واست عربی میرقصم!!! گفت: دِ نـَــ دِ کنترل نا محسوس بزن بغل
(ستاد مبارزه با پ نه پ واحد اتوبان)

از آجیل سفره ی عید چند پسته ی لال مانده است. آنها که لب گشودند خورده شدند.

آنها که لال مانده اند میشکنند. دندانساز راست میگفت: پسته لال ، سکوتش دندان

شکن است. ( حسین پناهی )
یافتن تمامی ارسال‌های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان


دانلود نرم افزار آموزشی برای ویندوز
دانلود نرم افزار آموزشی برای اندروید